جدول جو
جدول جو

معنی پیش ایوان - جستجوی لغت در جدول جو

پیش ایوان
ایوان، جلو ایوان
تصویری از پیش ایوان
تصویر پیش ایوان
فرهنگ فارسی عمید
پیش ایوان
(اَ / اِ)
فضای مرتفع و مهتابی جلو ایوان که سقف ندارد. صحن خانه. (آنندراج) :
ای در روش شهنشهی جفت بطاق
گردون به درت ز کهکشان بسته نطاق
هنگام سلام پیش ایوان تو عرش
نازد بجواب ابروی گوشۀ طاق.
ظهوری.
مجلسش را عرش پیش ایوان و کرسی صندلی
مطبخش را آسمانها دود و کوکبها شرار.
محمدسعیداشرف (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
پیش ایوان
فضای مرتفع و مهتابی جلو ایوان که سقف نداشته باشد صحن خانه: مجلسش را عرش پیش ایوان و کرسی صندلی مطبخش را آسمان ها دود و کوکبها شرار. (محمد سعید اشرف)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیش خوان
تصویر پیش خوان
کسی که در مجلس وعظ یا روضه خوانی چیزی بخواند
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
نام موضعی به کلا رستاق مازندران. (سفرنامۀ رابینو بخش انگلیسی ص 108)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیش خوان
تصویر پیش خوان
کسی که در مجلس تازه واردان را معرفی می کند، کسی که پیش از وعظ و روضه خوانی، مجلس را با روضه خواندن آماده می کند، پامنبری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیشوایان
تصویر پیشوایان
ائمه
فرهنگ واژه فارسی سره
سکوی پشت خانه در طبقه اول، ایوان جلوی خانه
فرهنگ گویش مازندرانی
ایوان جلوی خانه های قدیمی
فرهنگ گویش مازندرانی
پیش آمدن، پیش آمد، حادثه
فرهنگ گویش مازندرانی